دریافتم، زندگی معجزه حیات است. زندگی با کلمههای من ساخته میشود و هر کلمهای رد پای معجزه است. پس میتوانم زیبایی را با کلماتم بیافرینم. هرگاه کسی خشم داشت بدانم به نوازش و کلام مهرآمیزی نیازمند است. هرگاه کسی نومید بود به کلماتی که سپاس او را ابراز کنند محتاج است. هرگاه کسی حسد میورزید نیاز دارد دیده شود. اگر کسی شاکی و گله مند بود نیاز دارد شنیده شود.اگر کسی تلخ بود نیاز دارد مهربانی دریافت کند. و اگر کسی ستم میکند نیاز داشته دوست داشته شود. اگر کسی بخل ورزد باید که بخشیده شود. و همهی این سایهها در روح و روان ما نیاز دارند که عشق بر آنها چون باران ببارد، ببارد و ببارد. در این روزگار من اموخته ام که سکوت یک دوست میتواند معجزه میکند وهمیشه بودن در فریاد نیست!!!!!!!!!!! آموخته ام که هیچگاه گلی را پرپر نکنم آموخته ام هیچگاه کودکی رارنجور نکنم آموخته ام که هیچ گاه شکوه از تنهایی روزگار نکنم آموخته ام که هرشب گلهای بالشم را با اشکهایم آبیاری دهم ولی اشک کودکی را در گونه اش جاری نکنم آموخته ام صبوری را ، شکوری را ، انتظار را ودوست داشتن همه خوبان را
حلالم کن دارم میرم ...چقدراین لحظه دلگیره
گناهی گردن مانیست ...همش تقصیر تقدیره پرازبغضم پرازگریه ...پرازتلخی وشیرینی چه معصومانه می باری ...چه مظلومانه می ریزم
نگام کن لحظه ی رفتن ...چه تلخه این هم آغوشی
چه وحشتناکه دل کندن ...چقدر سخته فراموشی
حلالم کن دارم میرم ...منوهرگز نمی بینی
حلالم کن اگه دستام ...به دستای توعادت کرد
آخه دنیای عاشق کش ...به ما دوتا خیانت کرد
کلاف آرزوهامو ...چراهیشکی نمی بافه
برای ما دوتا عاشق ...جدایی دورازانصافه
تمام سهم من از تو ...یه حلقه س که توو دستامه
تمام سهم تو ازمن ...یه عشق بی سرانجامه
تو بارونی ترین ابری ...من از پاییز لبریزم
Design By : Mihantheme |